سر کاری
.البته من زیاد به این عشق و عاشقی ها اعتقاد ندارم . ولی خوب اینم یه راه سرگرم شدنه.مخصوصا اگر بتونی یه ادم به ظاهر عاشق رو با رفتارهای عاشقانه تر سر کار بزاری . طرف فکر می کنه شمارو سرکار گذاشته در حالی که خودش سر کاره .در اصل بازیه خوبیه .ولی شاید وسط این بازیا یه دیوونه پیداشه و راستکی دلش گرو رفته باشه دراین صورت من که دلم نمیاد سر کارش بزارم و عین ادم ردش می کنیم بره ولی اگه پرو بازی در اورد دیگه هرچی سرش بیاد حقشه. راستش یه تصویر خیلی جالب از عشق بازی قورباغه ها دیده بودم خواستم بزارم اما ترسیدم به صنف عاشقا به خصوص عاشقای دل شکسته بر بخوره منصرف شدم.ولی هرچی باشه قورباغه ها هم دل دارن دیگه نه؟ مخصوصا الان دیگه همه ی مردم یه پا بازیگرن .همچین نقش بازی می کنن که به عقل جنم نمی رسه که دارن می پیچوننش چه برسه من و شما. اما تازگیا یه ذره خوش بین تر شدم چون به هر حال تغییر موضع لازمه .البته نا گفته نماند که به نظرم عاشقای واقعی بالا خونشون اجارس. ولی هرچی باشه بهتر از اینه که بشینن پای پول و موقعیت ادم.با دیوونه کنار اومدن راحت تر از کنار اومدن با شیطونه. حالا هم وبلاگ فعلا تو این خط تا دوستداران بازی عشق حال کنن .
راستی یادم رفت شعار بدم:
(جون رایانه هاتون (فارسی را پاس بدارید) بیاید کمتر واسه همدیگه فیلم بازی کنیم و نقشه بکشیم)
